محل تبلیغات شما

چینی نازک تنهایی من



کلی نوشتم بعد دستمو گذاشتم رو وب نداشتم تاسفید شد صفحه:)
خبرخاصی نیست جزاینکه پاییز امسال تازه داره به چشمم قشنگ میاد وجذابیتاشو میبینم قشنگیارو میبینم ولذت میبرم ازروزمرگی هاحتی ازخستگی هاوشلوغی ها ولی دلم.گرم میشه ازاین زندگی اینکه نگاه میکنم ب زندگی ب محیط ب اطرافم ولذت میبرم خدایا دمت گرم بخاطر این همهههه قشنگی توخیلی خوش سلیقه ای این دنیا زشتی داره اتفاقا زیادم داره ولی قشنگیاش اونقدر چشمگیرن ک.زشتی هارو میشه ندید
الان ب ذهنم رسید ازاین ب بعد بیام و نگاهم ب زندگی رو بنویسم ازاینکه چجوری ازدیدن ی عالمه ادم خسته و له ک حواسشونم پرته کیف میکنم اینکه ازدیدن برگ ریزون پاییزحتی وقتی ازبیخوابی بی حوصلم کیف میکنم اخ خدا چی افریدی؟خیلی قشنگه خیلی 

سلااااامممم بعدمدتهابازم دلم خواست که تایپ کنم این بارمیخوام راجب چلنجای زندگی بگم براتون البته بهتره که بگم چالش اره میگفتم این مدت اینقدرچالشای قشنگی زندگیم داشته ومن باصبوری پشت سرگذاشتمشون که بایدبه خودم ازهمین تریبون بگم عزیزم من به توافتخارمیکنم توبهترینی وهمیشه قدرتمندوصبورانه باچالشهای زندگی برخورد میکنی البتهخ اینم باید بگم که اضطراب موقعیت ها که جای خود دارد گاهی ازاضطراب کل تنم میلرزید ئحتی به سختی میتونستم راه برم اما من قوی بودم وقوی موندم وادامه دادم  گاهی اضطراب رو نمیشدلمسش کنم وفقط تن خیس ازعرقم ودستای سردم ولبای خشکم بعدازاتمامش به من میفهموند که من بازم جنگنده ی خوبی بودم ودراخربازهم پیروز شدم منِ عزیزم خیلی خیلی دوستت دارم وازت ممنونم که همیشه توی هرشرایطی بامن موندی این چیزی جزعشق نیتنوه باشه که بین من وتوعه.
خوب ازتشکرات که بگذریبم میرسیم به چالشها.
راستش نشستم اون چالش روتایپ کردم بعددیدم نهههه درست نیست نوشتنش پاک کردم اینو اینجامینویسم که من یادم نره ازچه چالش هایی گذشتم وچقدربرام سخت ودرعین حال جذاب بودن 
ودیگرهییییچ

ینی.اینقدر من پست خداحافظی و پایان زدم واسه این وب دهنشو قشنگ سرویس کردم الان اگ یکی ناظربر پستام بود پی ام میداد اقا توبرو فقط خدافظیم نکن کشتیمون ازبس هی گفتی میخام برم بازتجدید فراش کردی:)))))
البته من کماکان حس ششم معتقده کسی میاد اینجا پستارو میخونه و میره:/ اقا خداییش اعتراف کن میای میخونی حس شش من تابا حال اشتباه نکرده بیا بی نام بگو من چک میکنم وبو:)) ولی باید بگم این مدت حرفی واسه پست کردم نداشتم:\  ینی داشتماااا حوصله ووقت ویدموقعیت تایپ یاحتی یادداشتو نداشتم ولی درحال حاضر روی مود اینستا داره استارت میخوره ک اگ برم رو مود اینستا ایشالا راحت میشم;)
برم بخوابم فردامیان ترم دارم اندکی تاحدودیشم مونده فردا صب یخونم:((
ولی این استاد کلا با من مهربونه:))باشد ک کامروا شویم واستاد با مامهربان تر:)استاد خداشاهده جواب اینکه دانشجو خوبی بودم .برات تاحالا رو بهم ندی دیگه ن من ن تو
خداییش هوای مارو داشته باش:)))

پ.ن:چرت نویسیهای اخرشب با چشمانی درحال کور شدن پس ازمطالعه هاوجستجوهای فراوان غیردرسی واندکی درسی:)قشنگ هنگم اعصابم صفره نمیفمم چی میگم:))


بهت پیله کردم نمیمونی پیشم
نه میمیرم اینجا نه پروانه میشم
از عشق زیادی تورو خسته کردم
تودورم زدی خواستی دورت نگردم
بازم شوری اشک ولب های سردم 
من این بازیو صد دفعه دوره کردم
نه راهی نداره گمونم قراره یکی.دیگه 
دستامو تنها بذاره
دیگه تو دنیا به چی اعتباره 
کسی ک براش مردی دوستت نداره
من وبغض وبارون سکوت خیابون
دوباره شکستم چه ساده چه اسون
به پاتم بسوزم تو شرمنده میشی 
توحقا یه دنیای ادم نمیشی 
غرورت گلومو به هق هق کشبده
ادم که قسم خوردشو دق نمیده
من و تو یه عمره دوتا خط صافیم
شده عادت ما که رویا ببافیم
بشینیم وعشق وبه بازی بگیریم
واسه زندگی کردنامون بمیریم
چه سخته تو تنهایی شرمنده میشم
ماها قهرمانیم بازنده میشیم
مث عصر پاییزی رنگ و رومون
واسه خیلیا خاطره است ارزومون
دیگه توی دنیا به چی اعتباره 
کسی ک براش مردی دوستت نداره
مث عصر پاییزیه رنگ و رومون

با من بشنوید(متاسفانه اینجا این اپشن رو نداره وفقط میتونید بخونید:/ )
اهنگ عصر پاییزی مرتضی پاشایی رو شنیدیم :)
هنوزم صداش حالمو دگرگون میکنه هنوزم صداش و خیلییی دوست دارم.

الان موندم بین لجبازی کردن یا دست ازلجبازی کشیدن وتغییر کردن و پدیرفتن!

توی لجبازی کردن میگم قرار نیست ک هرچی بقیه نیخوان بشه واونا همیشه راضی باشن
توی لجبازی نکردنه میگم راست میگه خب خودت مگه نمیدونی این رفتارت بده؟بعد میگم خوب میدونم بده اما فقط همینو میدونم تاحالا راهکاری پیدا نکردم ک درستش کنم !وقتی یادم میوفته رفتار بدیه ک ازش پشیمون شدم یا بخاطر حرفام عذاب وجدان گرفتم یاکلا پشیمون شدم!
میدونم اشتباهه ولی نمیخوام پاپس بکشم :/میدونم باید اصلاح شه رفتارم اما میخوام سرتق بازی دربیارم 
دلم نیخواد کله اشوبکوبم به سقف ک بازی ک میتونستم برنده اش باشم و بهش تقدیم کردم!
اینه حرفای اون کودک لحباز و سرتق درونم یکی نیست بهش بگه بچه جون مگه رابطه بازیه یا جنگه ک نیخوای کله شو بکوبی ب سقف؟یا بازیه  ک میخوای برنده شی؟
پووووف
میدونم همه رو ولی فقط درهمین حد دونستن باقی مونده ونوقع عمل فلجم
نیاز دارم ک اپ گرید شم
نمیدونم قراره چی بگم و چیکار کتم ولی نتیجه اشو مینویسم ک یادم بمونه رفتارم چی بود نتیجه اش چی شد بلکه درسی بشه برام

بخشیدمش 
کسیو بخشیدم وباهاش موندم که ازارم داده بود منو رنجونده بود و تمام دوروز گذشته ب این فکرمیکردم که هیچ فرصتی دیگه ای نداره ومیحوام ازش بکنم و برم تموم دوروزی ک گذشت ازش دلخور بودم و هربار فکرمیکردم که فرصت دوباره ای درکار نیست با خودم مرور میکردم بی تفاوت باش سرد باش وسرسنگین ک امروز ب بدترین شکل ممکن دوباره گن ب اعصابم
دقیقا همون لحظه ای بود ک باید حذف میشد از زندگیم همونجایی ک صبرم تموم میشد ومیذاشتم میرفتم ولی موندم
موندم وحرف زدم باهاش اما بغض کردم معذرت خواهی چندبارش حالمو بهتر. نکرد حرفای خوبش حالمو بهتر نکرد برعکس باعث میشد بغض کنم
ولی نمیخواستم بخاطرش گریه کنم ارزش اشک ریختن اصلا نداشت ازش خواستم بره تا خودم حال خودمو خوب کنم چون حرفاش شاید کم کم ارومم میکردن اما باعث میشد حرف زدن باهاش اشکمو دربیاره نمیخواستم بخاطرش گریه کنم
نمیدونم این چه مسیریه ک واردش شدم اما عجیبه برام
دلم نمیاد ازش خارج شم 
ولی اینجا ب خودم قول میدم اگه حسی ک این سه روز تجربه کردمو دوباره تجربه کنم قید همه چیو میزنم و میرم نمیمونم تو رابطه ای ک حس کافی بودن و خوب بودن رو. بهم نده
تو کل زندگیم اونیکه خواسته شده من بودم اونیکه نخواسته من بودم اون خوبتره؛عزیزتره همیشه من. بودم نمیتونم تحمل کنم ارزشم زیر سوال بره ایتارو مینویسم ک یادم نره فرصت اضافی ب ادمی ک حالمو بد میکنه ندم:)

اینم از امروز


پ.ن:من مهم ترین هدفم برای ادامه تمرین ی سری رفتارا و چیزایی ک فکرمیکنم تو رابطه مهم ان واگ باشن خوبه هم تمرینه هم تجربه ک ببینیم فکرم درسته یا نه:)
باشد ک عاقبت ب خیر بشم:))

بازم اونیکه میره منم
بازم اون ادم بی وفا شدم من
بازم همه ی اینا شدم من 
ولی منم دلم خونه
رفتن همیشه راحت نیست
دل کندن راحت نیست
تحمل دلتنگی ساده نیست
تحمل اینکه بگن بی وفایی ونتونی چیزی بگی ساده نیست
این بار ازته دلم میخواستم بمونم
ولی نمیشه ک بمونم
عقلم نهیب میزنه ک برم
ومن چمدونم و برداشتم و رفتم
وشدم اون ادم بی رحمه ماجرا
بخدا ک برای منم سخته
.

سلام بهونه ی  قشنگ من برای زندگی

اره بازم منم همون دیوونه همیشگی

فدای مهربونیات چه می کنی با سرنوشت دلم واست تنگ شده بود این نامه رو واست نوشت

حال منو اگه بخوای رنگ گلای قالیه

جای نگاهت بدجوری تو صحن چشمام خالیه

ابرا همه پیش منن اینجا هوا پر از غمه

از غصه هام هر چی بگم جون خودت بازم کمه

دیشب دلم گرفته بود رفتم کنار اسمون فریاد زدم یا تو بیا یا منو پیشت برسون

فدای تو نمیدونی بی تو چه دردی کشیدم حقیقتو واست بگم به اخر خط رسیدم

رفتی و من تنها شدم با غصه های زندگی

قسمت تو سفر شد و قسمت من اوارگی

نمیدونی چقدر دلم تنگه برای دیدنت برای مهربونیات* نوازشات* بوسیدنت

به خاطرت مونده یکی همیشه چشم به راهته؟  یه قلب تنها و کبود هلاک یک نگاهته؟

من میدونم من میدونم همین روزا عشق من از یادت میره بعدش خبر میدن بیا که داره دوستت می میره

روزات بلنده یا کوتاه دوست شدی اونجا با کسی؟

بیشتر از این منو نذار تو غصه و دلواپسی

یه وقت منو گم نکنی تو دود این شهر غریب یه سرزمین غربته با صد تا نیرنگ و فریب

فدای تو یه وقت شبا بی خوابی خستت نکنه

غم غریبی عزیزم سرد و شکستت نکنه

چادر شب لطیفت و از روت شبا پس نزنی

تنگ بلور ابت و یه وقت ناغافل نشکنی

اگه واست زحمتی نیست بر سر عهدمون بمون منم تو رو سپردمت دست خدای مهربون

راستی دیروز بارون اومد من و خیالت تر شدیم رفتیم تو قلب اسمون با ابرا همسفر شدیم

از وقتی رفتی اسمونمون پر کبوتره

زخم دلم خوب نشده از وقتی رفتی بدتره

غصه نخور تا تو بیای حال منم اینجوریه سرفه های مکررم ماله هوای دوریه

گلدون شمعدونی مونم عجیب واست دلواپسه مثل یه بچه که باره اوله میره مدرسه

تو از خودت برام بگو بدون من خوش میگذره؟ دلت میخواد می اومدم یا تنها رفتی بهتره؟

از وقتی رفتی تو چشام فقط شده کاسه ی خون همش یه چشمم به دره چشم دیگم به اسمون

یادت میاد گریه هامو ریختم کنار پنجره؟

داد کشیدم تر خدا نامه بده یادت نره

یادت میاد خندیدی و گفتی حالا بذار برم

تو رفتی و من تا حالا کنار در منتظرم

امروز دیدم دیگه داری منو فراموش میکنی فانوس ارزو هامونو داری خاموش میکنی

گفتم واست نامه بدم نگی عجب چه بی وفاست

با اینکه من خوب میدونم جواب نامه با خداست

عکسای نازنینتو با چند تا گل کنارمه یه بغض کهنه چند روزه دائم در انتظارمه

تنها دلیل زندگی با یه غمی دوست دارم داغ دلم تازه میشه اسمتو وقتی میارم

وقتی تو نیستی چه کنم با این دل بهونه گیر؟

مگه نگفتم چشمات و از چشم من هیچ وقت نگیر

حرف من و به دل نگیر همش مال غریبیه   تو رفتی من غریب شدم چه دنیای عجیبیه

زودتر بیا بدون تو اینجا واسم جهنمه         دیوار خونمون پر از سایه ی غصه و غمه

تحملی که تو دادی دیگه داره تموم میشه   مگه نگفتی همه جا مال منی تا همیشه؟

دلم واست شور میزنه این دل و بی خبر نذار   تو رو خدا با خوبیات رو هیچ دلی اثر نذار

فکر نکنی از راه دور دارم سفارش میکنم        به جون تو فقط دارم یه قدری خواهش میکنم

اگه بخوام برات بگم شاید بشه صد تا کتاب     که هر صفحش غصه ی چند تا درده و چند تا عذاب

میگم شبا ستاره ها تا میتونن دعات کنن        نورشونو بدرقه پاکی خنده هات کنن

یه شب تو پاییز که غمت سربه سر دل میذاره

مریم همون کسی که بیشتر از همه دوست داره


خب سلام علیکم 
شب یلدای شما مبارک
شب یلدای من نیز مبارک 
جونم واستون بگه که خبری نیست و خونه ایم مث دیشب مث پریشب و این جن دیشب گذشته 
دیگه اینکه کرونا رو گرفتیم و یه چند وقتیم پاش خوابیدم ولی خوب قدرتمند باز پاشدیم و ادامه دادیم)فعلا جمعه چون همگی باهم کرونا گرفتیم(
دیگه اینکه بعد کرونا متوجه شدیم که بعضیا از سینگلی خارج شدن و با عکساشون بهمون فهموندم که اوشون اخیش اون یکی اوشون و این حرفا و مثلا ک من بسوزم ک حقیقتا ب یه ورم و براشون آرزوی خوشبختی دارم چون اگ سینگل نباشه خب درنتیجه کاری به منم نداره ک این موجب شادی بنده است 
دیگه اینکه حوصله ام  خیلی خیلی سر رفته و با اینهمه خونه نشینی حال یه ادم میمونه؟ نه والا احوالی ب ادم میمونه؟ ن به لله
الانم برم ک کارم دارن شاید بازم گذرم بیوفته اینجا ویه گزارشی بنویسم براتون فلا


آخرین جستجو ها

olzanlisurp 19آذر ஜ ♥ღ زندگی با تـو ღ ♥ ஜ Game NewS Rhonda's game tidibalmue simppikendli Carl's notes kaiplicmasli ایران نت